در دو ماه اخیر،دو خبر از جامعه شنیده شده است که فقط یک معلم می تواند آن کار را بکند نه یک وزیر،نماینده مجلس،روحانی،بازاری،کارمند،ستاره سینما،دکتر،مهندس و غیره.
خبر نخست مربوط به معلم نقده ای است که موهای سر و صورتش را تراشید تا هم شکل دانش آموز سرطانی کلاس خود بشود و بچه ها آن کودک را مسخره نکنند و درآمد ماهیانه اش را خرج درمان او کرد.
دومی متعلق به بانوی معلم بازنشسته ای است که جسدش را وقف سالن تشریح دانشگاه علوم پژشکی تهران کرد تا در این بحبوحه کمبود جسد،دانشجویان پزشکی با تشریح جسد او متخصص شوند و فردا از هر عمل جراحی دوساعته درآمد سالانه یک معلم را مطالبه کنند!
سخن آخر را نمی دانم که خوب است بنویسم یا نه؟ به نظر می رسد گاهی معلمان نجابت بیش اندازه به خرج می دهند.آیا این جامعه ظرفیت این همه خوب بودن را دارد؟!